: منوي اصلي :
صفحه اصلي وضعيت من در ياهو پست الكترونيك پارسي بلاگ
ورود به مدیریت درباره من
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
خبرگزاری ایرنا [128]خبر گزاری ایسنا [113]خبر گزاری فارس [86]خبرگزاری مهر [169]پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری [100][آرشیو(5)] : لوگوي وبلاگ : : لينك دوستان من : شلمچهتمهیدات برای حضور و ظهورپاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شبنشانه هاشهدای استان خراسانماه و مهرخبر هفتهجهاد مجازیجهاد مجازیعلمدار دینلــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )آسمان سرخامیدزهراانا قادمپوتین خاکیمسیر انتظاریاران نابکهف الشهداهر کجا باشم آسمون مال منهمجنون صفتپله پله تا خداحریم یاسحریم یاسکجایند مردان بی ادعا؟گام آخر...یعسوبوبلاگ قالبانتظار سبزمعبرکوثربی قرارشهید احمدیاننافذقافله شهدانسیم جبههآیههای عشق...عشققاسم کرمیانصار المهدیگل نرگسراز گل سرخکوچه ام مهتابی است : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : گزارش تصویری[7] . : آرشيو يادداشت ها : سلام بر عشقخاطره یک اسیرسخنرانی شهید باکریشهید برونسیشهید جواد فکوریاخراجی هاماه رمضانشهید محمد تقی خوش خواهشگزارش تصویری از بهشت رضا مشهد مقدسحرف های ماندگارشهید چمرانشهید همتشهیدمحمود کاوهگزارش تصویری از راهپیمایی روز قدسشهید یوسف کلاهدوزشهید آقاسی زادهشهید میرزاییشهید حسین فهمیدهدیدار رهبر با خانواده ی شهید آوینیشهید علم الهدیشهید آوینی ( از زبان خودش )بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکریدر خاطر کوه ها (شهید کاوه)گزارش تصویری از یادگاران جنگاز آقا مرتضی بگوییمشهید رفیعیشهید پازوکیشهید آوینی (از زبان همسرش)دست نوشته شهیدمین و پای مرتضیگزارش تصویری روز 22 بهمننمی دانم چرا باید اینجارا کندشعر معروف نظار قطریروضه صحرای کربلاخاطرهعبارت آشناگزارش تصویری از راهیان نوراستقبال شهادتدعوای جنگیاگر عیرت داشتیاینجا شهیدی خفته استخوابی که زیاد بستری می دیدسیروس صادقی رفت روی مین : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید شهید محمود کاوه سه شنبه 86 آذر 27 ساعت 12:0 صبح روز اول جنگ محمود با یکی دیگر از نگهبانان بیت امام (ره) رفتند که اجازه بگیرند . امام (ره) فرستادشان جبهه ، رفت جبهه جنوب ولی زیاد نماند ، چمران گفته بود : این جوان با این جسارتش به درد کردستان می خورد . ضد انقلاب ها برای سر بعضی از پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشتند ، خیلی که ارزش طرفشان بالا می رفت ، سرش را سه هزار تومان هم می خریدند . محمود که آمد ، به یکی دو هفته نکشید رفت تو لیست سه هزار تومانی ها . ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] پوتین های تنگ چهارشنبه 86 آذر 21 ساعت 6:51 عصر در عملیات والفجر یک ، می خواستیم منطقه ای را شناسایی کنیم . مجبور بودیم از محوری که بچه های لشگر 31 عاشورا حضور داشتند ، بگذریم . به علت این که منطقه ، حساس نشود اجازه ی عبور نمی دادند . هرچه شهید رفیعی و دیگر بچه ها اصرار کردند ، فایده ای نکرد .ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] نباید بگذارید کارهای ایشان زمین بماند... جمعه 86 آذر 2 ساعت 11:46 عصر سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ی شهید سید مرتضی آوینی در تاریخ 2/2/1372 بسم الله الرحمن الرحیم خداوند ان شاالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. من حقیقتا نمی دانم چطور می شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه ی شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز چندین احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی. اما چندین احساس دیگرهم با این همراه است که تفکیک آنها از همدیگر و باز شناسی هریک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] در خاطر کوهها پنج شنبه 86 آبان 17 ساعت 8:17 عصر برگرفته از کتاب حماسه کاوه عملیات که تمام شد، بیشتر نیروها به پیرانشهر برگشتند . نزدیک غروب ، یکی از بچه های مهندسی خبر آورد که بولدوزرمهندسی ، نزدیک روستای « بوستان بیک » گیر کرده است . خواستم چند نفر همراهش بفرستم که گفت : « فایده نداره .» گفتم : « پس چی کار کنیم ؟ » ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکری چهارشنبه 86 آبان 16 ساعت 7:0 صبح یا الله ، یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه زهرا ، یا حسن ، یا حسین ، یا مهدی ( عج ) و تو ای ولی زمان یا روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان ! خدایا ! چگونه وصیت نامه بنویسم ؛ در حالی که سر پا از گناه و معصیت و نافر مانی ام . گر چه9 از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ، ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم . می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته در گاهت نشوم . یارب ، العفو ! خدایا ، نمیرم در حال که از ما راضی نباشی . ای وای که سیه رو خواهم بود . خدایا ! چه قدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی ! هیهات که نفهمیدم . یا ابا عبد الله ، شفاعت !ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] شهید حسین فهمیده یکشنبه 86 آبان 13 ساعت 7:0 صبح وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی در یکی از روز های بهاری اردیبهشت 1346 ( مثادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام ، در خانه ای محقر و کوچک در محله ی پامنار قم چشم به جهان گشود . دوران کودکی را همراه باسایر فرزندان خانواده و در کنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فیض شهادت نایل آمد با صفا و صمیمیت در زیر سایه ی محبت و توجه پدر و مادری مهربان سپری کرد . ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] شهید سید حسین علم الهدی جمعه 86 آبان 11 ساعت 1:22 عصر اولین بار 16 سالش بود که ساواک دستگسرش کرد سال 53 ، ما موران ریخته بودند مدرسه و دستگیرش کرده بودند . می گفتند هنوز قد این حرف ها نیست . بردندش بند نوجوانان بزهکار ، حسین هم حالشان را جا آورده بود ، به ساواک خبر دادند یکی از نوجوانان بزهکار را نماز خوان کرده ....ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] < << 6 7 8 9 10 > :لیست کامل یاداشت ها : نویسنده جدیدحذفآموزش بزرگترین اسلحه در جهانکرامات شهداء بعداز شهادتتوجه در نمازکرامات شهداء بعداز شهادتنیّت ها باید پاک باشدنشانى براى هشت سال بعدمین مسخره[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
شلمچهتمهیدات برای حضور و ظهورپاسبان*حرم دل *شده ام شب همه شبنشانه هاشهدای استان خراسانماه و مهرخبر هفتهجهاد مجازیجهاد مجازیعلمدار دینلــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )آسمان سرخامیدزهراانا قادمپوتین خاکیمسیر انتظاریاران نابکهف الشهداهر کجا باشم آسمون مال منهمجنون صفتپله پله تا خداحریم یاسحریم یاسکجایند مردان بی ادعا؟گام آخر...یعسوبوبلاگ قالبانتظار سبزمعبرکوثربی قرارشهید احمدیاننافذقافله شهدانسیم جبههآیههای عشق...عشققاسم کرمیانصار المهدیگل نرگسراز گل سرخکوچه ام مهتابی است : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : گزارش تصویری[7] . : آرشيو يادداشت ها : سلام بر عشقخاطره یک اسیرسخنرانی شهید باکریشهید برونسیشهید جواد فکوریاخراجی هاماه رمضانشهید محمد تقی خوش خواهشگزارش تصویری از بهشت رضا مشهد مقدسحرف های ماندگارشهید چمرانشهید همتشهیدمحمود کاوهگزارش تصویری از راهپیمایی روز قدسشهید یوسف کلاهدوزشهید آقاسی زادهشهید میرزاییشهید حسین فهمیدهدیدار رهبر با خانواده ی شهید آوینیشهید علم الهدیشهید آوینی ( از زبان خودش )بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکریدر خاطر کوه ها (شهید کاوه)گزارش تصویری از یادگاران جنگاز آقا مرتضی بگوییمشهید رفیعیشهید پازوکیشهید آوینی (از زبان همسرش)دست نوشته شهیدمین و پای مرتضیگزارش تصویری روز 22 بهمننمی دانم چرا باید اینجارا کندشعر معروف نظار قطریروضه صحرای کربلاخاطرهعبارت آشناگزارش تصویری از راهیان نوراستقبال شهادتدعوای جنگیاگر عیرت داشتیاینجا شهیدی خفته استخوابی که زیاد بستری می دیدسیروس صادقی رفت روی مین : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید شهید محمود کاوه سه شنبه 86 آذر 27 ساعت 12:0 صبح روز اول جنگ محمود با یکی دیگر از نگهبانان بیت امام (ره) رفتند که اجازه بگیرند . امام (ره) فرستادشان جبهه ، رفت جبهه جنوب ولی زیاد نماند ، چمران گفته بود : این جوان با این جسارتش به درد کردستان می خورد . ضد انقلاب ها برای سر بعضی از پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشتند ، خیلی که ارزش طرفشان بالا می رفت ، سرش را سه هزار تومان هم می خریدند . محمود که آمد ، به یکی دو هفته نکشید رفت تو لیست سه هزار تومانی ها . ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] پوتین های تنگ چهارشنبه 86 آذر 21 ساعت 6:51 عصر در عملیات والفجر یک ، می خواستیم منطقه ای را شناسایی کنیم . مجبور بودیم از محوری که بچه های لشگر 31 عاشورا حضور داشتند ، بگذریم . به علت این که منطقه ، حساس نشود اجازه ی عبور نمی دادند . هرچه شهید رفیعی و دیگر بچه ها اصرار کردند ، فایده ای نکرد .ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] نباید بگذارید کارهای ایشان زمین بماند... جمعه 86 آذر 2 ساعت 11:46 عصر سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ی شهید سید مرتضی آوینی در تاریخ 2/2/1372 بسم الله الرحمن الرحیم خداوند ان شاالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. من حقیقتا نمی دانم چطور می شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه ی شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز چندین احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی. اما چندین احساس دیگرهم با این همراه است که تفکیک آنها از همدیگر و باز شناسی هریک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] در خاطر کوهها پنج شنبه 86 آبان 17 ساعت 8:17 عصر برگرفته از کتاب حماسه کاوه عملیات که تمام شد، بیشتر نیروها به پیرانشهر برگشتند . نزدیک غروب ، یکی از بچه های مهندسی خبر آورد که بولدوزرمهندسی ، نزدیک روستای « بوستان بیک » گیر کرده است . خواستم چند نفر همراهش بفرستم که گفت : « فایده نداره .» گفتم : « پس چی کار کنیم ؟ » ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکری چهارشنبه 86 آبان 16 ساعت 7:0 صبح یا الله ، یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه زهرا ، یا حسن ، یا حسین ، یا مهدی ( عج ) و تو ای ولی زمان یا روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان ! خدایا ! چگونه وصیت نامه بنویسم ؛ در حالی که سر پا از گناه و معصیت و نافر مانی ام . گر چه9 از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ، ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم . می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته در گاهت نشوم . یارب ، العفو ! خدایا ، نمیرم در حال که از ما راضی نباشی . ای وای که سیه رو خواهم بود . خدایا ! چه قدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی ! هیهات که نفهمیدم . یا ابا عبد الله ، شفاعت !ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] شهید حسین فهمیده یکشنبه 86 آبان 13 ساعت 7:0 صبح وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی در یکی از روز های بهاری اردیبهشت 1346 ( مثادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام ، در خانه ای محقر و کوچک در محله ی پامنار قم چشم به جهان گشود . دوران کودکی را همراه باسایر فرزندان خانواده و در کنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فیض شهادت نایل آمد با صفا و صمیمیت در زیر سایه ی محبت و توجه پدر و مادری مهربان سپری کرد . ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] شهید سید حسین علم الهدی جمعه 86 آبان 11 ساعت 1:22 عصر اولین بار 16 سالش بود که ساواک دستگسرش کرد سال 53 ، ما موران ریخته بودند مدرسه و دستگیرش کرده بودند . می گفتند هنوز قد این حرف ها نیست . بردندش بند نوجوانان بزهکار ، حسین هم حالشان را جا آورده بود ، به ساواک خبر دادند یکی از نوجوانان بزهکار را نماز خوان کرده ....ادامه مطلب... نوشته شده توسط : تخریبچی نظرات ديگران [ نظر] < << 6 7 8 9 10 > :لیست کامل یاداشت ها : نویسنده جدیدحذفآموزش بزرگترین اسلحه در جهانکرامات شهداء بعداز شهادتتوجه در نمازکرامات شهداء بعداز شهادتنیّت ها باید پاک باشدنشانى براى هشت سال بعدمین مسخره[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها : گزارش تصویری[7] . : آرشيو يادداشت ها : سلام بر عشقخاطره یک اسیرسخنرانی شهید باکریشهید برونسیشهید جواد فکوریاخراجی هاماه رمضانشهید محمد تقی خوش خواهشگزارش تصویری از بهشت رضا مشهد مقدسحرف های ماندگارشهید چمرانشهید همتشهیدمحمود کاوهگزارش تصویری از راهپیمایی روز قدسشهید یوسف کلاهدوزشهید آقاسی زادهشهید میرزاییشهید حسین فهمیدهدیدار رهبر با خانواده ی شهید آوینیشهید علم الهدیشهید آوینی ( از زبان خودش )بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکریدر خاطر کوه ها (شهید کاوه)گزارش تصویری از یادگاران جنگاز آقا مرتضی بگوییمشهید رفیعیشهید پازوکیشهید آوینی (از زبان همسرش)دست نوشته شهیدمین و پای مرتضیگزارش تصویری روز 22 بهمننمی دانم چرا باید اینجارا کندشعر معروف نظار قطریروضه صحرای کربلاخاطرهعبارت آشناگزارش تصویری از راهیان نوراستقبال شهادتدعوای جنگیاگر عیرت داشتیاینجا شهیدی خفته استخوابی که زیاد بستری می دیدسیروس صادقی رفت روی مین : نوای وبلاگ : : جستجو در وبلاگ : پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
سلام بر عشقخاطره یک اسیرسخنرانی شهید باکریشهید برونسیشهید جواد فکوریاخراجی هاماه رمضانشهید محمد تقی خوش خواهشگزارش تصویری از بهشت رضا مشهد مقدسحرف های ماندگارشهید چمرانشهید همتشهیدمحمود کاوهگزارش تصویری از راهپیمایی روز قدسشهید یوسف کلاهدوزشهید آقاسی زادهشهید میرزاییشهید حسین فهمیدهدیدار رهبر با خانواده ی شهید آوینیشهید علم الهدیشهید آوینی ( از زبان خودش )بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکریدر خاطر کوه ها (شهید کاوه)گزارش تصویری از یادگاران جنگاز آقا مرتضی بگوییمشهید رفیعیشهید پازوکیشهید آوینی (از زبان همسرش)دست نوشته شهیدمین و پای مرتضیگزارش تصویری روز 22 بهمننمی دانم چرا باید اینجارا کندشعر معروف نظار قطریروضه صحرای کربلاخاطرهعبارت آشناگزارش تصویری از راهیان نوراستقبال شهادتدعوای جنگیاگر عیرت داشتیاینجا شهیدی خفته استخوابی که زیاد بستری می دیدسیروس صادقی رفت روی مین
: نوای وبلاگ :
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
ما صاحبی داریم
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
شهید محمود کاوه
روز اول جنگ محمود با یکی دیگر از نگهبانان بیت امام (ره) رفتند که اجازه بگیرند . امام (ره) فرستادشان جبهه ، رفت جبهه جنوب ولی زیاد نماند ، چمران گفته بود : این جوان با این جسارتش به درد کردستان می خورد . ضد انقلاب ها برای سر بعضی از پاسدارها هزار تومان جایزه می گذاشتند ، خیلی که ارزش طرفشان بالا می رفت ، سرش را سه هزار تومان هم می خریدند . محمود که آمد ، به یکی دو هفته نکشید رفت تو لیست سه هزار تومانی ها .
نوشته شده توسط : تخریبچی
نظرات ديگران [ نظر]
پوتین های تنگ
در عملیات والفجر یک ، می خواستیم منطقه ای را شناسایی کنیم . مجبور بودیم از محوری که بچه های لشگر 31 عاشورا حضور داشتند ، بگذریم . به علت این که منطقه ، حساس نشود اجازه ی عبور نمی دادند . هرچه شهید رفیعی و دیگر بچه ها اصرار کردند ، فایده ای نکرد .ادامه مطلب...
نباید بگذارید کارهای ایشان زمین بماند...
سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ی شهید سید مرتضی آوینی در تاریخ 2/2/1372
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند ان شاالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. من حقیقتا نمی دانم چطور می شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه ی شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز چندین احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی. اما چندین احساس دیگرهم با این همراه است که تفکیک آنها از همدیگر و باز شناسی هریک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.ادامه مطلب...
در خاطر کوهها
برگرفته از کتاب حماسه کاوه
عملیات که تمام شد، بیشتر نیروها به پیرانشهر برگشتند . نزدیک غروب ، یکی از بچه های مهندسی خبر آورد که بولدوزرمهندسی ، نزدیک روستای « بوستان بیک » گیر کرده است . خواستم چند نفر همراهش بفرستم که گفت : « فایده نداره .»
گفتم : « پس چی کار کنیم ؟ »
ادامه مطلب...
بخشی از وصیت نامه شهید مهدی باکری
یا الله ، یا محمد ، یا علی ، یا فاطمه زهرا ، یا حسن ، یا حسین ، یا مهدی ( عج ) و تو ای ولی زمان یا روح الله و شما ای پیروان صادق شهیدان !
خدایا ! چگونه وصیت نامه بنویسم ؛ در حالی که سر پا از گناه و معصیت و نافر مانی ام . گر چه9 از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم ، ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم . می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته در گاهت نشوم .
یارب ، العفو ! خدایا ، نمیرم در حال که از ما راضی نباشی . ای وای که سیه رو خواهم بود . خدایا ! چه قدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی ! هیهات که نفهمیدم . یا ابا عبد الله ، شفاعت !ادامه مطلب...
شهید حسین فهمیده
وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی در یکی از روز های بهاری اردیبهشت 1346 ( مثادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام ، در خانه ای محقر و کوچک در محله ی پامنار قم چشم به جهان گشود . دوران کودکی را همراه باسایر فرزندان خانواده و در کنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فیض شهادت نایل آمد با صفا و صمیمیت در زیر سایه ی محبت و توجه پدر و مادری مهربان سپری کرد . ادامه مطلب...
شهید سید حسین علم الهدی
اولین بار 16 سالش بود که ساواک دستگسرش کرد سال 53 ، ما موران ریخته بودند مدرسه و دستگیرش کرده بودند . می گفتند هنوز قد این حرف ها نیست . بردندش بند نوجوانان بزهکار ، حسین هم حالشان را جا آورده بود ، به ساواک خبر دادند یکی از نوجوانان بزهکار را نماز خوان کرده ....ادامه مطلب...
نویسنده جدیدحذفآموزش بزرگترین اسلحه در جهانکرامات شهداء بعداز شهادتتوجه در نمازکرامات شهداء بعداز شهادتنیّت ها باید پاک باشدنشانى براى هشت سال بعدمین مسخره[عناوین آرشیوشده]